ام حبیبه
اُمِّ حَبیبه، رمله (د 44 ق/ 664 م)، دختر ابوسفیان (ه م) و همسر پیامبر (ص). در برخی منابع نام او هند ذكر شده است (بلاذری، 1/ 438؛ نیز نک : ابن عبدالبر، 4/ 1843، 1929). تاریخ ولادت وی را 17 سال پیش از بعثت (ح 593 م) یاد كردهاند (ابن حجر، 4/ 305) و این تاریخ با روایاتی كه سن او را در 7 ق، سی و چند ساله دانستهاند، توافق دارد (نک : ابن سعد، 8/ 70؛ طبری، «المنتخب ... »، 607؛ ابن عساكر، 87).
وی نخست همسر عبیدالله بن جحش اسدی بود (ابن اسحاق، 259؛ ابن هشام، 1/ 238) و از وی دختری متولد شد كه حبیبهاش نامیدند و او را كنیۀ ام حبیبه، از همین جاست (ابناسحاق، همانجا؛ ابن سعد، 8/ 68). وی از نخستین بانوانی بود كه هنگام مهاجرت مسلمانان به حبشه، همراه همسر خود به آن دیار رفت (همانجاها؛ طبری، تاریخ، 3/ 165). پس از درگذشت عبیدالله در حبشه، پیامبر(ص) در 6 یا 7 ق، عمرو بن امیۀ ضمری را نزد نجاشی فرستاد و به او وكالت داد تا ام حبیبه را به همسری آن حضرت درآورد و همراه دیگر مسلمانان به مدینه گسیل كند (ابن اسحاق، همانجا؛ ابن سعد، 8/ 70؛ ابن حبیب، 76). نجاشی نیز ام حبیبه را با دیگر مهاجران یا اندكی زودتر، با هدایایی روانۀ مدینه كرد (ابن سعد، همانجا؛ بلاذری، 1/ 439؛ نیز نک : ابن عساكر، 76، 79، 80).
از آنجا كه ابوسفیان در زمرۀ دشمنان اسلام بود، ابن عباس نزول آیۀ «عَسَی اللّهُ أَنْ یجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً» (ممتحنه/ 60/ 7) را با ازدواج پیامبر (ص) و ام حبیبه دختر وی مرتبط دانسته است (نک : ابنسعد، همانجا؛ نیز بیهقی، 3/ 459).
پس از فتح مكه، ابوسفیان برای تجدید صلح حدیبیه به مدینه آمد، اما چون نزد دخترش ام حبیبه رفت، وی او را مشرك و ناپاك خواند و اجازه نداد بر جای رسول خدا بنشیند (ابن هشام، 4/ 38، نیز 3/ 306).
ام حبیبه، پس از كشته شدن عثمان، پیراهن آغشته به خون وی را همراه نعمان بن بشیر نزد برادرش معاویه، به دمشق فرستاد (مسعودی، 2/ 353).
وی در 44ق در 74 سالگی درگذشت (ابنسعد، 8/ 71؛ بسوی، 3/ 318؛ بلاذری، 1/ 440).
ام حبیبه، احادیثی از پیامبر (ص) نقل كرده است (نک : احمد بن حنبل، 6/ 325- 328، 425- 428). برادرانش معاویه و عنبسه، و نیز كسانی چون انس بن مالك، ابوبكر بن سعید ثقفی، ابوجراح قرشی و دیگران از او روایت كردهاند (بلاذری، 1/ 441؛ ابن عساكر، 70، 76).
روایتی نقل شده كه وی به دمشق نیز سفر كرده است (همانجا). حتى برخی وفات او را در همانجا دانستهاند و در كنار گورستان باب صغیر مزاری نیز به وی منسوب شده است (نک : همو، 70؛ ابن بطوطه، 59؛ تنوخی، 469؛ رضا، 284). اما چنانکه در برخی روایات معتبر آمده، وی در مدینه درگذشت و همانجا نیز مدفون شد (ابن سعد، همانجا؛ بلاذری، 1/ 440؛ ابنعساكر، همانجا؛ نیز نک : ابنقدامه، 82).
مآخذ
ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، به كوشش سهیل زكار، بیروت، 1398 ق/ 1978 م؛ ابن بطوطه، رحلة، بیروت، 1384 ق/ 1965 م؛ ابن حبیب، محمد، المحبر، به كوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دكن، 1361 ق/ 1942 م؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، قاهره، 1328 ق؛ ابن سعد، محمد، كتاب الطبقات الكبیر، به كوشش بروكلمان، لیدن، 1321 ق؛ ابن عبدالبر، یوسف، الاستیعاب، به كوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1380 ق/ 1960 م؛ ابنعساكر، علی، تاریخ مدینة دمشق، تراجم النساء، به كوشش سكینه شهابی، دمشق، 1402 ق/ 1981 م؛ ابن قدامه، عبدالله، التبیین فی انساب القرشیین، به كوشش محمد نایف دلیمی، بیروت، 1408 ق/ 1988 م؛ ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، به كوشش مصطفى سقا و دیگران، قاهره، 1355 ق/ 1936 م؛ احمد بن حنبل، مسند، بیروت، دارصادر؛ بسوی، یعقوب، المعرفة و التاریخ، به كوشش اكرم ضیاء عمری، بغداد، 1396 ق/ 1976 م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به كوشش محمد حمیدالله، قاهره، 1959 م؛ بیهقی، احمد، دلائل النبوة، به كوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1985 م؛ تنوخی، عزالدین، «الاهتداء الى قبر معاویة بن ابی سفیان بدمشق»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، 1355 ق/ 1937 م، شم 15؛ رضا، احمد، «آراء و انباء، قبر معاویة ... »، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، 1364 ق/ 1945م، شم 20؛ طبری، تاریخ؛ همو، «المنتخب من كتاب الذیل المذیل»، همراه ج 11 تاریخ؛ قرآن كریم؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385 ق/ 1965 م.